۳۱ فروردین ۱۴۰۳ - 2024 19 Apr
#
#
اخبار اقتصادی بورس

اتکا به درآمدهای نفتی باید کاهش پیدا کند

اتکا به درآمدهای نفتی باید کاهش پیدا کند
کد: 2251   تاریخ انتشار :۱۸ بهمن ۱۳۹۳ ساعت ۰۸:۱۹

  • مدیر امور اوپک و روابط با مجامع انرژی وزارت نفت معتقد است اتکا به درآمدهای نفت خام باید در کشور کاهش پیدا کند تا تحولات بازار نفت تاثیر منفی بر اقتصاد کشور نداشته باشد.
  • مهدی عسلی در این گفتگو از رشد تقاضا در کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه گفت و بر ضرورت خروج از اقتصاد نفتی تاکید کرد و افزود: با توسعه صنایع پایین دستی نفت و گاز و صنایع انرژی بر که کشور در آنها دارای مزیت طبیعی است و تبدیل این مزیت طبیعی به مزیت رقابتی می توان مانع از تاثیر منفی تحولات بازارهای نفت و گاز بر توسعه اقتصادی کشور شود. به  گزارش TSEpressگفتگوی شانا با مدیر امور اوپک و روابط با مجامع انرژی را در ادامه می خوانید: چرا با وجود کاهش قیمت نفت در بازارهای جهانی شاهد کاهش تقاضای برای نفت در بازارهای جهانی هستیم؟ اولین نکته که باید به آن توجه کرد این است که در اکثر کشورهای جهان ضریب کشش قیمتی تقاضا کوچک است. به عبارت دیگر با افزایش و یا کاهش قیمتهای انرژی و نفت نباید انتظار تغییرات بزرگی در مصرف آنها بخصوص در کوتاه مدت داشت. آنچه در مصرف انرژی و نفت بیشترین  تاثیر را دارد، درآمد سرانه و نیز کارایی استفاده از انرژی است. از آنجایی که مصرف سرانه انرژی و نفت در کشورهای توسعه یافته به مراتب بیشتر از کشورهای در حال توسعه است، برای پاسخ این سوال باید کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه را جداگانه در نظر گرفت. در کشورهای پیشرفته از سال ٢٠٠٥ به بعد مصرف سرانه نفت در حال کاهش بوده و این کاهش مخصوصا برای فرآورده های نفتی محسوس است. این کاهش حتی در سالهایی که درآمد کشورها با نرخهای پایین رشد می کرده، ادامه یافته است. دلیل کاهش مصرف سرانه در کشورهای توسعه یافته چیست؟ دلیل این کاهش مصرف از یک سو سرانه بالای مصرف انرژی در این کشورها و از سوی دیگر کارایی فزاینده خودروها و ساختمانها و تجهیزات سایر وسایل استفاده کننده انرژی است. در چهل سال گذشته هر سال بطور میانگین حدود یک درصد از شدت انرژی در این کشورها کاهش و یا کارایی کلی انرژی حدود یک درصد افزایش یافته است. همچنین مالیاتهایی که دولتها، در اکثر مواقع تحت عنوان حمایت از محیط زیست برقرار و دریافت می کنند هزینه مصرف انرژی و فرآورده های نفتی را در این کشورها بالا برده است. هزینه انرژی بخش کوچکی از هزینه خانوارها (کمتر از ٥%) و نیز کل تولید ناخالص داخلی است. اگر سهم نفت در انرژی را ٣٠ درصد بدانیم نصف شدن قیمت نفت اگر برای یک سال ادامه یابد تنها می تواند کمتر از یک درصد هزینه کل خانوار را کاهش دهد. حال اگر کوچک بودن ضریب کشش قیمتی تقاضا برای فرآورده های نفتی و نیز میزان کاهش هزینه خانوار در صورت کاهش ٥٠ درصدی قیمت نفت و از سوی دیگر افزایش منظم کارایی انرژی و نفت در این کشورها را کنار هم بگذاریم دلیل کاهش تقاضا حتی در شرایط کاهش قیمتها معلوم می شود. درکشورهای در حال توسعه این وضع چگونه است؟ در کشورهای در حال توسعه وضع اندکی متفاوت است و به دلیل سرانه پایین مصرف انرژی و نیز رشد درآمدها مصرف سرانه در این کشورها می تواند با کاهش قیمتها افزایش یابد. اما از آنجا که دولتهای بزرگ در حال توسعه مانند چین و هند نمی خواهند روند وابستگی آنها به واردات نفت افزایش بیشتر یابد سعی می کنند با افزایش مالیاتها و کاهش سوبسیدها مانع از کاهش هزینه مصرف نفت برای مصرف کنندها شده و جلوی افزایش سریع  سرانه مصرف نفت در کشورهای خود را بگیرند. تا چه زمانی مصرف کنندگان می توانند با ابزار مالیات جلوی رشد تقاضا را بگیرند؟ با افزایش درآمد سرانه و نیز شهر نشینی در کشورهای در حال توسعه در هر حال مصرف سرانه انرژی مدرن افزایش  می یابد اما دولتها در این کشورها تلاش می کنند با افزایش قیمتها برای مصرف کننده ها برای  سرمایه گذاری به منظور ارتقای کارایی مصرف انرژی ایجاد انگیزه کرده و صرفه جویی در انرژی را گسترش دهند. استفاده از ابزار مالیاتی برای کنترل رشد مصرف  محدودیت زمانی ندارد و دولتها در این کشورها می توانند تا زمانی که لازم می دانند این مالیاتها را وضع و حتی افزایش دهند. علاوه بر مالیات چه عواملی دیگری بر کاهش تقاضا تاثیر گذار است؟ علاوه بر هزینه مصرف انرژی که با مالیاتها افزایش می یابد کارایی انرژی نیز موثر است. با فرض ثابت بودن قیمت انرژی اگر وسایل نقلیه و ساختمانها و تجهیزات از کارایی بیشتری برخوردار باشند برای تولید همان مقدار کالا و خدمات انرژی کمتری لازم خواهند داشت. استفاده از انرژیهای نو چقدر بروی تقاضای نفت در کوتاه مدت و بلندمدت تاثیر گذار است؟ سهم انرژیهای نو در ترکیب حاملهای انرژی در جوامع  مختلف هنوز کم است و هر چند سهم نفت در ترکیب انرژی بتدریج کاهش می یابد اما در سالهای آینده نیز انتظار می رود سوختهای فسیلی بخش بزرگی از کل ترکیب انرژی را به خود اختصاص دهند. هزینه استفاده از سوختهای غیر فسیلی و انرژیهای تجدید شونده هنوز بالاتر از سوختهای فسیلی مانند نفت و گاز و زغالسنگ است و کاهش قیمت سوختهای فسیلی انگیزه استقاده از انرژیهای غیر فسیلی را حتی کاهش می دهد. مشاهده می کنیم که در سالهای اخیر با کاهش قیمت زغالسنگ حتی این سوخت آلاینده در بسیاری از کشورها جایگزین گاز برای تولید انرژی برق شده است بنابراین در سالهای آینده درآمد سرانه و شهر نشینی از متغییرهای اصلی موثر بر مصرف سرانه انرژی بوده و انرژیهای نو شاید تا حدودی شدت افزایش تقاضا برای انرژی فسیلی را کند می کنند. در صورت روند کاهش تقاضا آیا تولید کنندگان اقدام به کاهش تولید نفت خواهند کرد؟ بستگی به میزان تقاضا نسبت به عرضه دارد. اگر مازاد عرضه در حاملهای انرژی وجود داشته باشد بدون تردید کاهش قیمتها را بدنبال خواهد داشت. اما از یکسو هزینه های تولید انرژی بالا است و از سوی دیگر ظرفیت بالقوه بالایی برای افزایش تقاضا وجود داد. هنوز بیش از یک میلیارد نفر در سراسر جهان دسترسی به انرژی مدرن ندارند و مصرف سرانه انرژی در کشورهای در حال توسعه بسیار کمتر از کشورهای توسعه یافته است. کل جمعیت جهان و نیز شهرنشینی در کشورهای در حال توسعه در حال افزایش است بنابراین برای ارتقای کیفیت زندگی در کشورهای در حال توسعه که سریعا ظرفیتهای تولید و درآمد خود را افزایش می دهند، درسالهای آینده شاهد افزایش تقاضا برای انرژی خواهیم بود. با این حال، نرخ رشد این افزایش کاهنده خواهد بود و مانند اوایل سالهای ٢٠٠٠ میلادی شاهد رشد انفجاری تقاضا برای انرژی در چین و هند نخواهیم بود. از سوی دیگر تولید نفت و سایر حاملهای انرژی افزایش می یابد و تا زمانی که رشد سریعتر عرضه نسبت به تقاضا ادامه یابد قیمتها می تواند کاهش یابد. در حال حاضر هزینه تولید نفتهای نامتعارف بالاتر از نفتهای متعارف بخصوص در خاورمیانه است اما پیشرفتهای تکنولوژی می تواند هزینه های تولید را کاهش دهد و در صورتی که پیشرفتهای فنی هزینه ها را تا حد هزینه تولید نفت خام متعارف پایین بیاورند شرایط  بازارهای نفت به شرایط رقابتی نزدیک خواهد شد. به همین دلیل نیز کشور ما باید اتکاء به درآمدهای نفت خام را کاهش داده و بتدریج با توسعه صنایع پایین دستی نفت، گاز و صنایع انرژی بر که کشور در آنها دارای مزیت طبیعی است و تبدیل این مزیت طبیعی به مزیت رقابتی مانع از تاثیر منفی تحولات بازارهای نفت و گاز بر توسعه اقتصادی کشور شود. وقتی صحبت از رشد اقتصادی می شود بسیاری از نگاه ها معطوف به افزایش مصرف نفت و انرژی می شود این موضوع در سالهای آتی چقدر می تواند با توجه به این که دولتها ابزارهای متفاوتی برای رشد اقتصادی دارند مصداق داشته باشد؟ انرژی در تمام فرآیندهای تولید کالا و خدمات مورد استفاده قرار می گیرد؛ بنابراین با افزایش ظرفیتهای تولید که لازمه رشد اقتصادی است تقاضا برای انرژی و نفت نیز بیشتر می شود. اما در حال حاضر اقتصاد دانش بنیان و سیاستگذاری بر افزایش کارایی انرژی و نفت در اکثر مناطق جهان، سبب کاستن از شدت انرژی نفت و به عبارت دیگر تقاضای کمتر انرژی در واحد تولید ناخالص داخلی شده است. بنابراین در آینده می توان شاهد رشد اقتصادی با رشد کمتر تقاضا برای انرژی بود اما در مجموع بدون استفاده از انرژی نمی توان ظرفیتهای تولید بخصوص صنایع سنگین و انرژی بر را افزایش داد.

نظرات(0)

شما هم میتوانید اولین نظر خود را ثبت نمایید.


Notice: Undefined variable: user_ID in /home/tsepress/public_html/wp-content/themes/tsepress-theme/comments.php on line 70