بیش از چهار دهه از فعالیت امیرعباس کنی در بازار سرمایه می گذرد. فعالان بازار سرمایه می گویند او اولین کسی است که علم تحلیل تکنیکال را به ایران آورد، به همین علت به او لقب پدر علم تکنیکال را داده اند.پدر علم تکنیکال ایران، سال های زیادی را در آمریکا به یادگیری و تدریس علوم مدیریت و دانش مالی گذرانده است. او پس از گرفتن مدرک دکترا از دانشگاهی که بورسیه شده بود، به شرکت در دوره های مربوط به ورود به بازار سرمایه اقدام کرد. هدف او تاسیس یک کارگزاری در آمریکا بود که در نهایت این کارگزاری را تاسیس کرد. پس از چندین سال کار در بازار سرمایه آمریکا و کسب تجارب بسیار، بیست سال پیش راهی ایران شد تا فعالیت حرفه ای خود را در بازار سرمایه ایران ادامه دهد. او هم اکنون رییس هیات مدیره کارگزاری راهبرد استبه گزارش TSEpress مشروح مصاحبه وی با بازار و سرمایه در ادامه آمده است. آقای کنی تجربه داشتن کارگزاری در آمریکا چگونه بود؟ از روزهای اول که کارگزاری را تاسیس کردید، نوع مشتریان و شرایطی که بازار سرمایه آمریکا وجود داشت بگویید. من پیش از انقلاب اسلامی، از طریق دولت ایران برای ادامه تحصیلات به آمریکا بورسیه شدم. پس از اتمام تحصیلاتم، متوجه شدم که اگر دوره های مربوط به راه اندازی کارگزاری را بگذرانم، می توانم از این بیزنس که درآمد خوبی در آن کشور دارد، سود مناسبی کسب کنم. به همین دلیل در کنار تدریس در دانشگاه، آموزش های متناسب برای ورود به بورس را طی کردم و اقدام به راه اندازی کارگزاری با نام کارگزاری 110 کردم. البته در اوایل کار استرس زیادی داشتم، زیرا از میزان درآمد و کسب سود مطمئن نبودم، اما وقتی در ماه اول، 7 هزار دلار درآمد به دست آوردم، ترسم از بین رفت. البته باید بگویم که درآمد من گاهی تا 34 هزار دلار در ماه هم می رسید. بیشتر مشتریان کارگزاری ما، آمریکاییها و آلمانیها بودند. من دوران نوجوانی خود را در آلمان گذرانده بودم، به همین علت در محلههای آلمانی نشین تبلیغات زیادی انجام دادم که البته به جذب مشتریان زیادی منجر شد. نکته مهم این است که همه چیز در آن بازار ضابطه داشت. از جمله بررسی این موارد که سهم چگونه بالا میرود، روند شناسی حرکت سهام، بررسی بنیادی سهام و علم جدیدی که تحلیل بنیادی را با تکنیکال ترکیب کرده و چارت و نمره دهی دارد. در این تحلیل بررسی سهام برای کوتاهمدت و بلندمدت انجام میشود و مشخص میشود که سهام، با توجه به میزان p/e برای کوتاه مدت مناسبتر هستند یا بلندمدت. شما تجربه زیادی از فعالیت در بورس ایران و آمریکا دارید. رفتار سرمایه گذاران در آمریکا، نسبت به ایران، چه تفاوت هایی دارد؟ در آمریکا بیش از 95 درصد از سهامدارن، به منظور کسب سود بلند مدت سرمایه گذاری می کنند. البته منظور از سرمایه گذاری بلند مدت در آمریکا، سرمایه گذاری سه ساله است. همچنین رقم سود در آمریکا، با ایران تفاوت زیادی دارد. در آنجا اگر سرمایه گذاری بتواند به 7 درصد سود سالانه منجر شود، یک سرمایه گذاری خوب تلقی می شود. این موضوع با نوع سرمایه گذاری در ایران تفاوت دارد که همه به دنبال سودهای بالای 30 درصد هستند. البته نمی توان کتمان کرد که نرخ تورم و دیگر شاخص های اقتصادی نیز در تفاوت این دو رفتار و انتظارات، نقش اصلی را ایفا می کند. از هنگامی که به ایران بازگشتید، تا به حال بازار سرمایه ایران چه تغییراتی داشته است؟ حدود 20 سال است که به ایران آمدم و از 19 سال پیش سعی در راه اندازی کارگزاری در ایران داشتم، زیرا این صنعت در ایران بسیار ضعیف بود. در آن زمان فقط یک کامپیوتر خرید و فروش در اختیار کارگزاریها بود و افراد در خانه کامپیوتر نداشتند. وقتی کارگزاری را راهاندازی کردم، یک اتاق کوچک روبروی شرکت بورس داشتیم. در آن زمان، آقای رجایی سلماسی، دبیرکل کانون کارگزاران بورس اوراق بهادار بود. او به بورس اجازه داد که از لحاظ اجتماعی رشد کند و جایگاه خود را بین آحاد جامعه باز کند. همچنین به افرادی در بازار سرمایه مشغول به فعالیت بودند، اختیار عمل داد تا به بورس هویت بدهند. در ادامه این جریان، کارگزاریها از حالت کمیسیون گیری به سمت علمی شدن، حرکت کردند. البته هنوز به طور کامل از حالت کمیسیون گیری خارج نشدهاند. اما امروزه کارگزاریها نسبت به دورههای گذشته، واحدهای تحقیقاتی گستردهتری دارند که به سرعت علمی شدن این صنعت در ایران کمک میکند. افتخار ما این است که اولین کارگزاری بودیم که بخش تحقیقات را در کارگزاری خود ایجاد کردیم. در بخش تحقیقات کارگزاریها، باید تحقیقات علمی و کاربردی در خصوص وضع اقتصادی کشور، وضعیت گروههای صنعتی اعم از بانکها ، صنایع تولیدی، معدنی و خدماتی انجام شود. در آینده نزدیک بیمارستانها هم وارد بورس میشوند و بررسی نوع معامله این گروه و سود و زیان آن ها نیز باید در بخش تحقیقات علمی کارگزاریها صورت بگیرد. البته هنوز شعاع ورود صنایع مختلف به بورس در ایران بسیار ضعیف است، یعنی اگر در کشورهای دیگر، 180 گروه در بورس وجود دارد، در ایران 20 تا 25 گروه است. در ضمن حجم بازار ما هنوز نسبت به درآمد ملی کم است. البته اکنون مسابقه علمی بین کارگزاریها به وجود آمدهاست که نشان میدهد کارگزاریها فقط به خرید و فروش و کمیسیون گیری فکر نمیکنند. آینده این مسابقه علمی چه اثری بر بازار دارد؟ به اعتقاد من در آینده بسیار نزدیک، کارگزاریها در ایران دو گروه خواهندشد. گروهی که با ارائه خدمات کامل معاملهگری به بورس و توسعه این بازار کمک میکنند. گروهی دیگر، شامل کارگزاریهایی میشود که علاوه بر خدمات گروه اول، به وزارت صنایع و معادن و اتاقهای بازرگانی، صنایع ،معادن و کشاورزی، برای ورود سرمایه به ایران میکنند. لازم به ذکر است سرمایه گذارانی که از طریق این گروه وارد میشوند، مستقیما وارد توسعه صنایع شده و میتوان گفت این گروه مادر صنعتی شدن آینده در ایران خواهندبود. زیرا کارگزاریها در جریان معاملات سهام و تحلیلهایی که انجام دادهاند، بهتر میدانند که کدام گروه صنعتی مدرن است و کدام گروه قدیمی است. بازار سرمایه روزهای زیادی است که دچار رکود شده است و فعالان این بازار سال ها در انتظار حصول توافق برای بهبود وضعیت بازار بودند، اما هنوز این توافق آثار خود را در بازار نشان نداده است. به نظر شما در آینده این توافق چه تاثیراتی بر بازار دارد ؟ اگر توافق هستهای وارد فاز اجرا شود، می تواند به عنوا سرمنشا ورود سرمایه خارجی به کشور عمل کند. بهرحال توافق، دید خوشبینی در بازار را تقویت میکند. اگرهم هنوز افرادی وجود دارند که نگاه خوشبینانه به این اتفاق ندارند، باید نگاه خود را عوض کنند تا بارقههای امید در تمامی عرصههای کشور به ویژه بخش اقتصادی نمایان شود. بازارسرمایه ایران زمینه های خوبی برای پیشرفت دارد و رفع تحریم ها به گسترش این زمینه های پیشرفت دامن می زند. به اعتقاد من در این حرکت رو به جلو، کارگزاریها نیز به زودی جایگاه خود را پیدا کرده و به جایی میرسند که حتی نیاز پیدا میکنند که شعبه های خود را در اقتصی نقاط کشور و حتی خارج از کشور افزایش دهند. البته هنوز در ایران، ورود به بازار سرمایه فراگیر نشده است. آموزش در این حوزه باید به قدری گسترش پیدا کند که حتی در روستاها نیز، افرادی که توانایی استفاده از کامپیوتر را دارند، با اخذ کد معاملاتی، وارد این بازار شوند . اما به دلیل این که هنوز کارگزاری ها در این مناطق حضور نداشتهاند، آنها آشنایی چندانی با این بازار ندارند. از سوی دیگر روحیه مردم ایران، به نحوی است که توانایی پذیرش ریسک را دارد. در نتیجه با ورود سرمایه حتی اندک به بازار، میتوانند در کنار شغل خود، درآمد دیگری هم دست و پا کنند. البته قبل از ورود به بازار باید آموزشهای لازم را دیده باشند که کدام گروه صنعتی را بخرند، به کدام گروه وارد نشوند، چقدر بخرند و در چند سهم باشند. متاسفانه دانش ما هنوز به درجهای نرسیدهاست که مشخص کنیم یک فرد، باید حداقل چقدر سرمایه وارد بازارکند؟ سبد سهام درست کند و یا به صورت تک سهم بیاید؟ سبد سهام با توجه به میزان سرمایه، باید شامل چند سهم باشد؟ و... شما اولین فردی بودید که علم تحلیل تکنیکال را از آمریکا ابه ایران آوردید. در حال حاضر کارگزاری راهبرد تحلیل تکنیکال را چگونه به مشتریان ارائه می کند؟ چندسال پیش یک نرم افزار روند شناسی شاخص از آمریکا به ایران آوردم. این نرم افزار، نرم افزاری است که در بازارهای آمریکا و اروپا مورد استفاده قرار می گیرد. دیتایی که در این نرم افزار مورد استفاده قرار است، نسبت به سایر نرم افزارها متفاوت است. این دیتا با یک ویرایش کوچک وارد نرم افزار می شود و طبیعتا نتیجه خروجی آن نیز تفاوت هایی با سایر نرم افزارها دارد. البته در نگاه اول ممکن است چارت های خروجی این نرم افزار با سایر نرم افزارها یکسان به نظر بیاید، اما اگر ریزبینانه تر نگاه شود، تفاوت های بررسی روند حرکت هر سهم و باز شدن و بسته شدن هر خط نوسانی در تحلیل دیده می شود. همچنین چند پارامتر کاربردی دیگر نیز توسط تیم تحقیقاتی کارگزاری به این تحلیلها اضافه شده است که تصمیم گیری سهامداران را برای چگونگی خرید و فروش و نگه داشتن سهم راحت تر و دقیق تر می کند. یکی از آسیب هایی که بازار سرمایه ایران همیشه در معرض آن بوده است، اما در 10 سال اخیر خیلی شدیدتر شده است، تامین مالی بخش اعظم پروژه های اقتصادی از طریق بانک محوری به جای سرمایه محوری بوده است. همچینن دولت یازدهم از بدو ورود به عرصه اجرایی کشور، شعارهایی داده که نشان دهنده تمایل دولت به حمایت از بازار سرمایه است. اما هنوز در عمل، حرکت خاصی در این راستا مشاهده نشده است. به نظر شما اکنون سیاستهای دولت در تناقض با رشد بورس است؟ برای انجام تغییرات بزرگ، دولت ها دو مرحله در پیش رو دارند. مرحله زیر سازی و مرحله نمایان کردن تغییرات. متاسفانه وضعیت اقتصادی کشور و وضعیت بازار سرمایه، به نحوی نبود که دولت یازدهم بتواند از ابتدا وارد مرحله نمایان ساختن تغییرات بشود. اما اگر بخواهم به عنوان یک کارشناس درباره فعالیت دولت صحبت کنم، می گویم که دولت اکنون در حال بازسازی زیرساخت هاست و در آینده نزدیک آثار این تغییرات نمایان می شود. در خصوص نقش پررنگ بانک ها در تامین مالی بنگاه های اقتصادی، چندی پیش در جلسه ای که با رییس سازمان بورس داشتیم، مشخص شد که با بانک محوری نمی تواند محور صنعتی شدن باشد. البته نه این که نشود، بلکه مثمر ثمر و کامل نخواهدبود. من اواخر سال گذشته دو کتاب که در همین حوزه نوشته شده است، را از آمریکا به ایران آوردم و قرار است این کتابها به زودی ترجمه و منتشر شود. در این دو کتاب یک تئوری برای رشد کشورهای در حال رشد، هنگامی که سرمایههای عظیم به این کشورها وارد می شود، تبیین شدهاست. همچنین نوع عملکرد کشورهایی که پس از سرمایه گذاری به نتیجه رسیدند و کشورهایی که به نتیجه نرسیده اند، همراه با دلایل آن مشخص شده است.