جنجال درباره وعده دو نامزد ریاستجمهوری برای افزایش یارانهها همچنان ادامه دارد. سؤال مشخص منتقدان این وعده انتخاباتی این است که منابع مورد نیاز برای افزایش یارانهها تا سطح ١۵٠ هزار تومان بنا بر وعده آقای قالیباف یا ٢۵٠ هزار تومان مطابق با نظر آقای رئیسی از کجا تأمین میشود؟ نگارنده تلاش دارد تا با مروری بر قیمت حاملهای انرژی، نشان دهد حتی با افزایش چندصددرصدی قیمتها تا سطح قیمت منطقهای نیز نمیتوان نقدینگی لازم برای عملیکردن این وعدهها را محقق کرد. به گزارش TSEpress به نقل از روزنامه شرق فرض کنید قرار است مطابق با نظر آقای قالیباف تنها به ٩۶ درصد جمعیت کشور یارانه پرداخت شود و چهار درصد دیگر که به تعبیر ایشان زالوصفت هستند، از یارانهها نیز محروم شوند. جمعیت کشور ٧٩میلیونو ٩٢۶هزارو ٢٧٠ نفر تا پایان سال ٩۵ است. از نظر آقای قالیباف چهار درصد آنها معادل سهمیلیونو ١٩٧هزارو ۵٠ نفر زالوصفت هستند که نباید یارانه دریافت کنند (به عقیده نگارنده همه مردم محترم هستند؛ هرچند شایسته دریافت یارانه نباشند)؛ این یعنی آقای قالیباف باید به ٧۶میلیونو ٧٢٩هزارو ٢١٩ نفر یارانهای به میزان هر نفر ١۵٠ هزار تومان پرداخت کنند؛ یعنی مبلغی معادل ١٣٨ هزار میلیارد تومان در سال. در سال ٩۵ و مطابق با گزارش مجلس درآمد حاصل از اصلاح قیمت حاملهای انرژی شامل ٢١,٨ هزار میلیارد تومان از شرکت ملی پخش فراوردههای نفتی، هشت هزار میلیارد تومان از شرکت ملی گاز و هزارو ۵٠٠ میلیارد تومان از شرکت برق است که البته شرکت برق در واقع درآمدی از اصلاح قیمت برق ندارد و با وجود فروش برق با سوبسید به مصرفکنندگان این مبلغ را پرداخت میکند. در مجموع درآمد دولت از اصلاح قیمتها بیشتر از ٣١ هزار میلیارد تومان نیست؛ یعنی آقای قالیباف برای اجرای طرح خود با کسری ١٠٧ هزار میلیارد تومانی مواجه است. آقای رئیسی نیز برای پرداخت ٢۵٠ هزار تومان به سه دهک و با فرض افزایشنیافتن یارانه سایر افراد، به اعتباری معادل ١٠٢ هزار میلیارد تومان در سال نیاز دارد و ایشان نیز با کسری معادل ٧١ هزار میلیارد تومانی مواجه هستند. سه منبع را میتوان برای این کسری پیشبینی کرد. ممکن است این دو مدعی شوند که قیمت نفت پایین است، وی میتوان با افزایش قیمت نفت تا دو برابر این بودجه را تأمین کرد.