به گزارش TSEpress اگر چه همواره از نقش بازار سرمایه در تأمین مالی پروژههای اقتصادی یاد میشود اما تحقق این دیدگاه در بسیاری موارد در حاشیه قرار میگیرد. برای اثبات این دیدگاه میتوان مباحت اقتصادی نامزدهای ریاست جمهوری را مد نظر داشت. تقریبا هیچ کدام به صراحت در خصوص استفاده از ظرفیتهای بازار سرمایه برای بهبود شرایط اقتصادی بهویژه در بحث تأمین مالی، مطلب قابل تاملی را بیان نداشتند. البته در ظاهر، جذب سرمایهگذاری از توان داخل و خارج دغدغه ای برای نامزدها بود، اما بنا به دلایلی نظیر نقش اندک بازار سرمایه در مباحث توسعه اقتصادی، عدم آشنایی و آگاهی نامزدها، توجه به این پتانسیل فراموش ودر حاشیه قرار گرفت. برآن شدیم در شرایط کنونی که رقابتهای تبلیغاتی نامزدها در خط پایان قرار گرفت، مطالبات فعا لان بازار سرمایه را در خصوص مسایل این بخش جویا شویم. به نظر میآید چنین حرکتی بتواند در ساختار جدید دولت دوازدهم، مدیران مربوطه را مجاب به ارائه برنامه راهبردی در خصوص ساماندهی دغدغههای فعالان بازار سرمایه سازد. فرصتی فراهم شد که نظرات دکتر علی اسکندری، مدیرعامل شرکت توسعه بازارآرتین و مدیرصندوق سرمایهگذاری امین آشنا را جویا شویم که در ادامه میخوانید. باتوجه به انتخاب آقای روحانی به عنوان رئیس جمهور دولت دوازدهم، فعالان بورس چه مطالبات و انتظاراتی درخصوص بازارسرمایه و بهخصوص سهامداران خرد دارند؟ عملا مطالبات بازار سرمایه به چرخه اقتصاد بر میگردد، بورس را باید به عنوان مکانیزیم در نظر بگیریم که در ذات خودش موضوعیتی ندارد و باید در اقتصاد اتفاقی خوب بیفتد که ما نتیجه آن را در بازار سرمایه میبینیم. فعالان بازار سرمایه از دولت دوازدهم، انتظار بهبود شرایط اقتصادی و کسب و کار را دارند. به طور مثال در پایان سال ۹۲ شاخص بورس حدودا ۷۸۰۰۰ واحد بود، امروز هم بعد از گذشت سه سال تغییری نکرده است. سرمایهگذاران بازار سرمایه در سه سال گذشته سودی کسب نکردند در حالی که میتوانستند بدون ریسک از طریق بانکها و اوراق مشارکت به سود سالانه ۲۲ درصدی دست پیدا کنند اما بازار سرمایهایها اگر خوش شانس بوده باشند و زیان نکرده باشند از سود بازار پول هم حدود ۷۰ درصد سود کسب نکردند. اما سهامداران ما منطقی تصمیم میگیرند، فعالان بازار سرمایه از دوره دولت نهم ودهم و مخصوصا دهم را به عنوان دوران رونق بازار سرمایه یاد میکنند و سودهای خوبی از بازار گرفتند اما خود میدانند که این سودها منطقی نبود و از عملکرد درست اقتصادی ناشی نمی شد و اتفاق خوب اقتصادی نیفتاد و بیشتر حباب بود. ولی در دولت یازدهم هم شاخصهای سوددهی بازار سرمایه نشان میدهد که بازار خوبی در سه سال اخیر نداشتیم که تقصیر دولت نبود، شاید دولت کمکاری کرده باشد، اما از دولت قبل بهتر عمل شده و سعی شده مولفههای اقتصادی رعایت شود تا ثبات ایجاد کند. توقع فعالان بازار از دولت دوازدهم رشد اقتصادی است،همان گونه که در بحثها و مناظرههای ریاست جمهوری اقتصادی مطرح شد. ما نیاز به رشد اقتصادی مناسب و ایجاد شغل و فعال شدن فضای کسب و کار داریم همچنین نیاز به رشد سرمایهگذاری (داخلی – خارجی)تا این اتفاقات بازخورد خود را در بازار سرمایه نشان دهد و مهمترین عامل برگشت اعتماد به بازار سرمایه است،۱۲۰۰ هزار میلیارد تومان نقدینگی بازار هست که باید به چرخه اقتصاد باز گردد اما در صورتی که سرمایهگذار ما اعتماد کند. سرمایهگذاران باید از ثابت مبلغ اولیه و بازدهی سرمایهگذاری مطمئن شوند تا اعتمادشان جذب شود تا به چرخه سرمایهگذاری بازگردند. چشم انداز بازار بورس پس ازانتخاب مجدد آقای روحانی را چطور ارزیابی میکنید؟ واکنش صنایع مختلف بازار از انتخاب مجدد ایشان چگونه خواهدبود؟ شعار دولت اعتدال و عقلانیت بود که مردم هم پای صندوقهای رای نشان دادند که این دو شعار را میخواهند و به دنبالش هستند. از شعار عقلانیت، ما کار تخصصی، فکر خوب و تلاش زیاد میخواهیم. توقع ما از دولت دوازدهم استفاده از نیروهای توانمند در وزارت اقتصاد و صنایع است تا بتوانند بازدهی و عملکرد خوبی داشته باشند. در مناظرهها و سخنان کاندایدهای ریاست جمهوری به پتانسیلهای صنایع پیشرو مانند نفت – پالایشی اشاره شد،همین طور که در چهار سال دولت یازدهم هم تلاشهایی برای رونق و سرمایهگذاری این صنایع صورت گرفت. همچنین با توجه به همت و انگیزه دولت برای رونق بخش گردشگری این گروه هم مستعد رشد خواهند بود. در ادامه صنعت خودرو و قطعهسازی با توجه به ماهیت قراردادهای جدید که صادرات خودرو و قطعات هم در آن آمده است میتوانند از صنایع پیشرو باشند. باتوجه به حساسیت اکثربازارها، به ویژه بازاربورس نسبت به نرخ سودبانکی، دولت جدیدآقای روحانی باید درکمترین زمان ممکن برای برطرف کردن شکاف نرخ تورم وسودبالای بانکی چارهای بیاندیشد. نظرشما درخصوص راهکارهای عملی وپیشنهادات دراین زمینه چیست؟ هم اکنون نرخ تورم زیر ۱۰ درصد است ولی آنچه در بازار پول میبینیم تفاوت زیادی با این نرخ دارد پس سرمایهگذار کمتر تمایل دارد پولش را وارد این بازار پر ریسک کند، اگر قرار است نقدینگی از بانک به بورس بیاید، دو راه پیش رو نداریم یا فاصله نرخ سود بانکی و تورم باید کمتر شودیا بازدهی بازار سرمایه بیشتر شود تا سرمایهگذار مجاب شود تا پول و سرمایههاش را به سمت این بازار سرمایه بیاورد. به نظر من احتمال ترکیب دو مورد بالا بیشتر است که همزمان بازار سرمایه جذاب تر شود و همچنین نرخ سود بانکی پایین بیاید. در مورد نقدینگی سرگردان من اعتقادی به این موضوع ندارم، نقدینگی در اوراق مشارکت یا بانکها انباشت شده است، باید ارتباط بین بازار پول و سرمایه را باز تعریف کنیم. متاسفانه مشکل اصلی در ۱۵ سال اخیر و حتی عقبتر بر میگرد به سیستم بانکی که بسیار ضعیف عمل کرده است، مدیریت ناکارآمد، ساختن سودهای حاشیهای و سودهای بدون عملکرد و بدون کفایت که در ترازنامهها آمد و متاسفانه پرداخت شده است. تمام اینها در عملکرد شرکت نشسته و شاهد هستیم اتفاقی که در افت قیمت و بازگشایی نماد بانک ملت و تجارت رخ داد و قطعا در بقیه بانکهایی که نمادشان در تابلو بورس بسته هست هم اتفاق خواهد افتاد. دلایل این دومینوی نظام بانکی، از ناکارآمدی مدیران بانکها بود تا عملکرد بد بانک مرکزی که نتوانستد جلوگیری کنند از این سودهای بی کفایت که در صورتهای مالی درج شد و هر سال متورم تر شد. همچنین عدم نظارت بر بحث ۴۰ درصد سرمایه بانکها که میتوانستند سرمایهگذاری کنند و متاسفانه رعایت نشد. امروز با بانکهایی مواجه هستیم که به جای بانکداری بنگاه دار و ملاک شدهاند و بارکود مسکن در این باتلاق گیر کردهاند به طوری که اکثر بانکها درگیر این موضوع شدهاند حتی بانکهای قدیمیتر. سود بیکفایت و درگیر شدن قسمت زیادی از سرمایه در بخش ساختمان، بانکها را عملا فلج کرده وبالطبع ایجاد مشکل برای بازار سرمایه و اقتصاد کرده است. دولت در سال ۹۵ تلاش کرد تا سود بانکی را پایین بیاورد و بانکها هم کمک کردند، اما بانکها با مشکلات اساسی دست به گریبان هستند. قسمت زیادی از پولهای بانکها در شرکتها و املاک بلوکه شده که این موضوع باید حل شود تا مشکل نقدینگی بانکها حل شود.دلیل عدم اصرار بانک مرکزی بر کاهش سود در سال ۹۵ هم مشکلات بانکها و انتشار اوراق مشارکت توسط خود دولت بود. اقتصاد ما چه بخواهیم و چه نخواهیم بانک محوراست و دولت دوازدهم اگر تفکرش رهایی از رکود و ایجاد رونق اقتصادی است باید به فکر بانکهای تقریبا ورشکسته باشد. دربرنامههای انتخاباتی نامزدهای ریاست جمهوری،آقای جهانگیری، معاون اول رئیس جمهور، بهترین بازار برای جذب نقدینگی سرگردان اقتصادکشور را بازارسرمایه عنوان کردند، مسلما ورود این نقدینگی به اوراق درآمدثابت یا سهام عادی مهم ارزیابی میشود، نظر شما و راهکار برای اینکه بخشی ازاین نقدینگی به سمت سهام روانه شود، چیست؟ جذب پول برای بازار، تا زمانی که نرخ بهره بدون ریسک ۲۳ درصد و بازدهی بورس صفر باشد، هیچ عاقلی پولش را از بازار بدون ریسک خارج نمیکند مگر این که مولفههای زیر اتفاق بیفتد: کاهش بهره بدون ریسک، افزایش نرخ رشد اقتصادی و توانمندی شرکتها که باعث اتفاقات خوب در بازار سرمایه شود تا سرمایهگذار مجاب شود از بازار پول به بازار سرمایه بیاید که این کار دستوری نمیشود. شاید دولت دستوری از طریق بانکها و صندوقها بخواهد این کار را انجام بدهد که باز هم دستوری نمیشود که تجربه ادامه راه ناکارآمدی بانکها و صندوقهای بیمهای در سالهای گذشته خواهد بود. با توجه به مسایلی که اشاره داشتید در مجموع برای ساماندهی دغدغههای فعالان بازار سرمایه، دولت دوازدهم بایدتحقق چه دیدگاهی را مدنظر قرار دهد؟ امید داریم در دولت جدید اگر قرار است مکانیزم بورس فعالیت خوبی داشته باشد و به سرمایهگذاران سود خوب بدهد به چرخه اقتصادی رو به رشد عقلانیت و منطق در بازار سرمایه نیاز داریم تا بتواند بازدهی مناسب به سرمایهگذاران بدهد.