به گزارش
TSEpress همانطور که در گزارشهای روزهای اخیر «دنیای اقتصاد» آمده بود انتظار برای ایجاد روند رکودی سهام با توجه به سطح بالای شاخص و همچنین تخلیه فضای هیجانی ناشی از انتخابات و با توجه به نبود محرک قوی در حمایت از نسبتهای قیمت به درآمد کنونی سهام وجود دارد. تمرکز درصد قابل توجهی از ارزش معاملات دیروز در نمادهای کوچکتر بار دیگر میتواند هشداری برای رشدهای هیجانی قیمت سهام نمادهای کوچک بازار طی روزها و هفتههای آتی باشد. تجربه سالهای اخیر حاکی از این است که احتمال حضور یک عامل بنیادی برای حمایت رشدهای افسارگسیخته در نمادهای کوچک بسیار اندک است. بر این اساس عمده دلیل رشد قیمتی این نمادها را میتوان ناشی از هیجان و همچنین شایعات پیرامون این نمادها عنوان کرد. با رد این شایعات و نبود عامل حمایتی بنیادی این نمادها روند نزولی را آغاز میکنند، به این ترتیب روند نزولی تا رسیدن کف حمایتی ادامه پیدا میکند. در این شرایط آغازکنندگان این موجها معمولا در موعد مقرر از این نمادها خارج میشوند و در این میان دست آنهایی که به طمع سودهای حداکثری به این نمادها وارد شدهاند، خالی میماند و عمدتا با استراتژیهای غلط زیان هنگفتی را در معاملات خود متقبل میشوند.
معاملهگر در دام سفتهباز
پیش از این و در روزهای داغ انتخاباتی کشور، بازار سهام که به شدت تحت تاثیر فضای سیاسی حاکم بر کشور قرار گرفته بود، رشد آهسته و پیوستهای را به خود دید. رخدادی که در نبود عوامل بنیادین تنها تحت تاثیر ورود موج نقدینگی با محرک سیاسی رقم خورد. پس از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری و اعلام پیروزی حسن روحانی این نماگر رشد محسوسی را تجربه کرد و حتی توانست از مرز ۸۱ هزار واحدی نیز عبور کند. پیش از این نیز در گزارشهای «دنیای اقتصاد» اشاره شده بود که پس از پایان هیجانات سیاسی انتخابات ریاست جمهوری، هیجان بورس نیز فروکش خواهد کرد. این موضوع در معاملات چند روز اخیر به وضوح قابل رصد است. در گزارش پیشین «دنیای اقتصاد» با عنوان «نقشه راه بورس در دوره اصلاح» اشاره شد که اصلاح شدید قیمتها تحت تاثیر چند عامل دور از انتظار است. با این حال این احتمال وجود دارد که افت محسوس ارزش معاملات در کنار افت نماگرهای بازار پس از سپری کردن یک دوره اصلاحی، به ایجاد یک رکود معاملاتی منجر شود. در این فضای رکودی، توجه سهامداران به خصوص حقیقیها به نمادهای کوچک جلب میشود. توجهی که غالبا بدون وجود یک عامل بنیادی حمایتکننده از سهام شرکت در نهایت چیزی جز زیان نصیب معاملهگران نمیکند.
همانطور که اشاره شد ۲۰ درصد ارزش معاملات دیروز بورس تهران در اختیار ۵ نماد کوچک بورسی بود. نماد معاملاتی شرکتهای کاشی پارس، تامین ماسه ریختهگری، سخت آژند، کارتن ایران و کارخانجات قند قزوین در میان نمادهای با بیشترین ارزش معاملات قرار گرفتند. مجموع ارزش معاملات این ۵ نماد بورسی حدود ۲۴ میلیارد تومان بود (ارزش معاملات بورس تهران بدون لحاظ معاملات بلوکی در جریان معاملات دیروز حدود ۱۱۲ میلیارد تومان بود). این نمونهای از اقبال به نمادهای کوچک بورسی است که هراس از تکرار آن در روزهای آتی وجود دارد. به نظر میرسد بازیگران خرد بازار قدم در مسیر نادرستی گذاشتهاند چرا که روند تاریخی نشان میدهد رشد قیمتی سهام یک شرکت بدون هیچگونه عامل بنیادی برای مدت زمان زیادی پایدار نمیماند و در این میان تنها این گروه از معاملهگران (سهامداران خرد) هستند که با ضررهای هنگفت مواجه میشوند.
روز گذشته نماد معاملاتی شرکت کاشی پارس با وجود ادامه عرضههای سنگین از سوی سهامدار عمده با ارزش معاملات نزدیک به ۱۰ میلیارد تومانی مواجه بود (باید به این موضوع توجه داشت که کل ارزش بازار سهام این شرکت۹۰ میلیارد تومان است). روز یکشنبه شرکت سرمایهگذاری صنعت و معدن که تا پیش از آغاز معاملات دیروز ۲۶ درصد مالکیت این شرکت را در اختیار داشت، اقدام به عرضه بیش از ۴ میلیون سهم «کپارس» کرد (حدود ۵ درصد از کل سهام شرکت). به نظر میرسد این روند روز گذشته نیز ادامه یافته است. بر این اساس دیروز در حالیکه «کپارس» با صف خرید معاملات را آغاز کرده بود اما با عرضههای سنگین با صف فروش حدود یک میلیون سهمی به معاملات پایان داد. با وجود اینکه رفتار سهامداران عمده بازار نمیتواند تعیینکننده مسیر کلی معاملات باشد اما این نوع عرضهها ممکن است نشانهای از تلاش برای تغییرات در هیاتمدیره یک شرکت یا فروش سهامدار عمده درصدی برای خروج از سهم باشد. این در حالی است که «کپارس» از ابتدای اردیبهشت تاکنون بدون تغییر عوامل بنیادی بازدهی ۳۲ درصدی را تجربه کرده است.
بهانههایی برای رشد قیمت سهام
در مجموع میتوان سه عامل را بهعنوان بهانههایی برای رشد قیمت سهام عنوان کرد. در نگاه اول ممکن است یک عامل بنیادی بسیار قوی وجود داشته باشد که زمینه رشد قیمت یک سهم را فراهم کند. امری که البته در شرایط کنونی احتمال آن بسیار پایین است. در برخی موارد نیز وجود عامل هیجانی میتواند دلیلی برای بالا رفتن قیمت سهام باشد. در این میان در صورتیکه معاملهگر خود کنترلکننده یا به بیانی سادهتر پدیدآورنده این موج هیجانی نباشد، بهطور حتم با زیان قابلتوجهی مواجه خواهد شد. بهعنوان آخرین مورد اما برخی اتفاقات در کلیت یک شرکت بورسی نیز میتواند بهانهای برای رشد قیمت آن سهم شود. بهعنوان نمونه تغییر سهامدار عمده یک شرکت سهامی در دورههای اخیر بعضا رشد چند برابری قیمت را به دنبال داشته است. شاید امید به برنامههای جدید از سوی هیاتمدیره جدید امید به تغییر شگرف سودآوری را به دنبال داشته باشد اما مدت زمان اثرگذاری این عامل بنیادی نیز در بسیاری از موارد طولانی بوده و نمیتواند رشدهای فعلی قیمت سهام را توجیه کند، در نتیجه کوتاهمدت نمیتواند عامل محکمی برای رشد سهم باشد. به هر صورت این بهانه، سبب طولانی شدن صفهای خرید توسط سهامداران عموما خرد بازار میشود. از سوی دیگر ممکن است برخی از دلایلی به ظاهر بنیادی به حمایت از سهام یک شرکت آیند و رشدهای قابلتوجه قیمتی یک نماد را با دلایل بنیادی بر اساس صورتهای مالی رقم بزنند. با این حال بورس تهران خاطرهخوشی از تجربه مشابه این موضوع نداشته است. در اینخصوص برخلاف آنچه در صورتهای مالی شرکت کنتورسازی ایران مشاهده شد و صورتهای مالی و حسابرس نیز مهر تایید بر جهش سودآوری این شرکت گذاشت اما تمامی این اسناد به ظاهر معتبر در مدت کوتاهی با ابهام مواجه و در ادامه کاملا رد شد. نگاهی به روند تاریخی سهام «آکنتور» نشان از رشد ناگهانی قیمت این سهم در یک بازه زمانی کوتاه دارد. در ادامه نیز انتشار صورتهای مالی شرکت کنتورسازی و اظهارات حسابرس تاییدکننده افزایش سودآوری این شرکت بود. بر این اساس در مواجهه با اسناد رسمی از جهش سودآوری یک شرکت در مدت زمان اندک نیز باید شک کرد، چه برسد به اینکه بر پایه شایعات به دنبال خرید سهام و کسب سودهای حداکثری بود.
بر این اساس احتمال جهش سود با کیفیت یک شرکت سهامی در مدت زمان اندک و در ادامه پایدار ماندن این افزایش کم است. در حالی که برخی از سرمایهگذاران با همین احتمال اندک بالاترین ریسک را در سرمایههای خود میپذیرند و با انتظار هدف کسب سودهای قابل توجه وارد گردونه معاملات اینگونه نمادها میشوند. در این میان اما باید توجه داشت همانطور که سهامداران با اتکا به مهارت ظاهری، میپندارند که میتوانند از معاملات یک سهم روی موج نقدینگی سود کنند، دیگر افراد نیز با همین تفکر وارد معاملات شده و همین امر ایجادکننده یک روند قیمتی کاذب خواهد شد.