اعتباردهی کارگزاران به مشتریان با هدف افزایش نقدشوندگی و ایجاد اثر اهرمی راهاندازی شد و به این ترتیب مشتریان واجد شرایط طبق دستورالعمل اعتباری سازمان بورس و اوراق بهادار و مصوبه خاص هیأت مدیره شرکت کارگزاری میتوانند مبلغی پول بهعنوان اعتبار از کارگزاریها وام بگیرند. به گزارش TSEpress به نقل از هفته نامه بورس اعتباردهی در بورسهای دنیا هم رایج است و به نقدشوندگی بازار کمک میکند. این هدف در ایران هم دنبال شد اما پس از چند سال به واسطه عواملی چون رعایت نشدن دستورالعمل از سوی کارگزاران یا مشتریان، کاهش قیمتها در بورس، شارژ بهره و... با مشکلات جدی روبهرو شد؛ به حدی که آمار غیررسمی از حجم اعتباری سه هزار میلیارد تومانی دریافتی شبکه کارگزاریها از مجموعه بانکها حکایت میکند؛ عددی که نگرانیهای بسیاری را درخصوص میزان واقعی داراییهای پشتوانه آن برمیانگیزد؛ اینکه آیا داراییها تکافوی بدهیها را میکند یا خیر و اگر بدهی مشتریان به کارگزاران تسویه نشود، تکلیف چه خواهد بود؟ از طرفی هم طبق رویه فعلی، ریسک کاهش ارزش متوجه کارگزاران است و این مساله به پاشنه آشیل کارگزاریها در حوزه اعتبارات تبدیل شده است. با این حال برخی معتقدند که کارگزاران جزو خوشحسابترین مشتریان بانکی هستند و با پذیرش ریسک اعتبارات، آن را به بانک منتقل نمیکنند. اخیرا به دنبال ایجاد چند مشکل در حوزه اعتباردهی کارگزار به مشتری، صحبتهای مختلفی در جهت اصلاح این رویه مطرح شده است؛ ازجمله اینکه آیا میتوان مدل اعتباردهی را به نحوی تغییر داد که ریسک کمتری متوجه کارگزار شود؟ هفتهنامه بورس در گزارش حاضر به دنبال بررسی این موضوع است که آیا میتوان مدلی طراحی کرد که براساس آن، مشتریان بهطور مستقیم با بانکها طرف حساب شوند و به این ترتیب، ریسک اعتباردهی متوجه کارگزاران نشود؟ ماهیت بانکها ریسک اعتبارات را تقبل نمیکند داریوش روزبهانه، رئیس هیأت مدیره کارگزاری بانک خاورمیانه، با بیان اینکه در تمام دنیا و در کشورهای پیشرفته به درستی خط اعتباری در اختیار کارگزارهاست، دلیل آن را این مساله دانست که ماهیت سرویسهای اعتباری بانکی نمیتواند چنین ریسکی را تقبل کند. او ادامه داد: روال کار به این صورت است که کارگزاران چه در بخش بازارهای فارکس و چه در بازارهای سهام و قرضه، یک اصل را دنبال میکنند که هم به نقدشوندگی و روانی معاملات کمک میکند و هم کشف قیمت را سریع میکند؛ در این بازارها همه معاملات دو طرفه (Two Sided) است و پیششرط عملی شدن این وضعیت Margin Trading است. در چنین فضایی بانکها برای کارگزاریها خط اعتباری در نظر میگیرند و کارگزاریها در پایان هر روز تسویه (Mark to Market) میکنند؛ به این معنی که خالص تمام موقعیتهای خرید و فروش را محاسبه میکنند که نسبت به آن خط اعتباری یا بدهکار میشوند که با احتساب بهره به حساب خالص آنها شارژ میشود، یا طلبکار میشوند که بهره به حساب آنها شارژ میشود. روزبهانه اضافه کرد: شاید بهتر باشد پرسش را اینطور مطرح کنیم که آیا وقت آن رسیده که سیستم بانکی در وسیعترین شکل ممکن به بکآپ اعتباری سیستمهای معاملات مارژین تبدیل شده و آن را برای خود بهعنوان یک منبع پردرآمد به حساب آورد؟ البته این اقدام جزو فعالیتهای تخصصیتر بانکهاست که اکنون زمان مناسبی برای طرح آن نیست چون با توجه به مشکلات فعلی بانکها، آنها در بخش عملیات سنتی خود هم دچار مشکل هستند. مدل اعتباردهی کنونی پرریسک است مهدی دلبری، مدیرعامل کارگزاری بانک رفاه کارگران، معتقد است که با توجه به گردش بالای بورس اوراق بهادار و بورس کالا، این بازار بسیار قابل توجه بوده و فرصت مناسبی برای ورود بانکها به آن است. او ادامه داد: اما تجربه نشان داده هنگامی که بانکها بهصورت مستقیم وارد این حوزه شدند، ریسکهایی داشتهاند؛ بهخصوص در بخش کالا که پیچیدگی بیشتری دارد، با مشکلاتی روبهرو بودهاند. دلبری معتقد است که بهترین راه، یک مدل سهجانبه است. او در این خصوص توضیح داد: بهتر است کارگزار، مشتری و بانک، هر سه حضور داشته باشند. اگر قرار باشد بانکها بهصورت مستقیم بابت خرید و فروش سهام به مشتریان اعتبار دهند، به نظر من محدودکننده وجود دارد؛ همچنان که همین حالا هم کارگزاریهای بانکی برای گرفتن اعتبار از بانک خود محدودیت دارند. پیشنهاد من طراحی یک مدل سهجانبه بین بانک، کارگزار و مشتری است. سیستم موجود پرریسک است؛ هنگامی که به حجم سرمایه یا حقوق صاحبان سهام یا سود صنعت کارگزاری نسبت به میزان اعتبار دریافتی دقت شود، مشخص میشود که مدیریت ریسک در این موضوع از اهمیت بالایی برخوردار است. او ادامه داد: اهرم بالایی در حوزه اعتبارات صنعت کارگزاری ایجاد شده است. گاهی اوقات به دلیل اینکه اعتبارات به وضعیت بازار وصل شده است، در برهههایی که شرکتهای کارگزاری میخواهند صورتهای مالی خود را سبک کنند یا ریسک اعتباری خود را کاهش دهند، بازار این اجازه را به آنها نمیدهد. کارگزار تنها نقش معرف داشته باشد دلبری با تاکید بر مشکل داشتن مدل فعلی گفت: با این مدل، چه شرکتهای کارگزاری و چه مشتریان متضرر خواهند شد؛ به این دلیل که گاهی کارگزار به مشتری برای تسویه فشار میآورد و گاهی هم مشتریان نکول میکنند و کارگزار مجبور به تحمل زیان میشود. بنابراین مدل کنونی نمیتواند ادامه یابد. این کارشناس بازار سرمایه در توضیح مدل پیشنهادی خود گفت: میتوان مدلی طراحی کرد که در آن، کارگزار معرفیکننده باشد و بانک از طریق کارگزار این اطمینان را داشته باشد که اعتبارات در بازار سرمایه هزینه میشود. در این مدل، بانک باید اطمینان یابد که منابع به اسم اعتبار صنعت کارگزاری و بازار سرمایه در خارج از بازار صرف نشود. در این میان، بهتر است که کارگزار هم ریسکهای اعتباری را به بانک منتقل کند، چرا که بانکها سیستمهای اعتباری دارند و نیز میتوانند ذخایر و وثایق مناسبی بگیرند و همچنین، بانکها سیستم حقوقی مناسبتری نسبت به شرکتهای کارگزاری دارند. بنابراین به نظر من باید مدلی سهجانبه بین بانک، کارگزاری و مشتری در کانون کارگزاران یا سازمان بورس و اوراق بهادار طراحی شود و در آن، کارگزار تنها نقش معرفیکننده را داشته باشد و بانک از طریق کارگزاری اطمینان حاصل کند که منابع از بازار خارج نمیشود و در جای مناسب مصرف میشود. کارگزاریها بستر اعتباردهی مناسب ندارند محمدرضا مایلی، کارشناس بازار سرمایه، با بیان اینکه بیشک اعطای اعتبار در بازار سرمایه باعث ایجاد نقدشوندگی بهعنوان یکی از مزایای اصلی و مهم این بازار خواهد شد، اظهار داشت که هر عملی را باید همزمان با مزایا و معایب آن تحلیل کرد. او ادامه داد: اگرچه اعتباردهی دارای مزایای اهرمی بوده و از خصوصیات بازارهای مالی دنیاست اما اینکه چه کسی مسئول اعتبارسنجی و اعطای اعتبار به مشتریان باشد، محل بحث جدی دارد؛ بهخصوص در بازار سرمایه ایران که بیشتر شرکتهای کارگزاری دارای ساختارهای حقوقی و عملیاتی مناسب نیستند و اصولا اعطای اعتبار موضوع فعالیت اصلی آنها نیست. اعتباردهی نیازمند سازوکارهای اعتبارسنجی، دریافت وثایق و پیگیری حقوقی وصول مطالبات است که عمدتا این ساختار در شبکه بانکی موجود است و کارگزاریها بستر مناسب برای این عمل را ندارند. همین موضوع موجب انتقال ریسک به شبکه کارگزاران در بازار سرمایه ایران شده؛ زیانی که بسیار بیشتر از سود کارگزاران و کلیت بازار سرمایه است. به نظر میرسد ساختارهای فعلی پاسخگوی مناسبی برای اعطای اعتبار نبوده و کارگزاران باید در تعامل با سیستم بانکی راهحلی برای رفع این مشکل پیدا کنند؛ راهحلی که ضمن حفظ مزایای نقدشوندگی و افزایش حجم معاملات باعث کنترل ریسک در سیستم کارگزاری شود. شروط واگذاری سیستم اعتباردهی به بانکها او با اشاره به اینکه یکی از مباحث روز بازار سرمایه واگذاری سیستم اعتباری به شبکه بانکی و اعتبارسنجی مشتریان توسط این نهادهاست، گفت: البته با توجه به سیستم سنتی بازار پول و وجود فرآیندهای اداری، این موضوع میتواند با چالشهای جدی همراه باشد و فرآیند دریافت و تسویه اعتبار طولانی شود. این در حالی است که موضوع زمان در بازار سرمایه بسیار حیاتی بوده و سرمایهگذاران بهطور معمول نمیتوانند به انتظار طی کردن فرآیندهای بوروکراتیک بانکی بنشینند. به نظر میرسد برای انجام مناسب این مهم، باید مشتریان خوشحساب و پر گردش شرکتهای کارگزاری شناسایی، طبقهبندی و به بانک معرفی شوند تا پس از احراز شرایط دریافت اعتبار، خط اعتباری مشخصی به آنها اختصاص یابد و سپس سیستم بانکی وظیفه رصد و تامین کسری حساب مشتریان را بر عهده گیرد. این عمل میتواند برای اعتبارگیرندگان نیز سودمند باشد؛ بهطوریکه میتوانند از مزایای خوشحسابی و دریافت نرخهای مناسب و محاسبه بهره به شیوه بانکی بهرهمند شوند.