عرضههای اولیه سهام به طور ناگهانی ممنوع شد. عرضههایی که بخش قابل توجهی از سود برآوردی سال آینده برخی شرکتها مانند بانک ملت را تشکیل می دهد. این تصمیم در حالی اتخاذ شده که دولت تدبیر با خروج ۸۰۰۰ میلیارد تومان از بازار سرمایه ، بورس تهران را خشکانده به طوری که مسئولان بورس معتقدند بازار توان جذب سهام تازه را ندارد. این تصمیم در حالی اتخاذ شد که برخلاف اظهارات برخی مدیران بازار که معتقدند عرضهها باعث خروج نقدینگی از بورس می شود ، عرضههای اولیه پول تازه به بازار سهام تزریق می کند. به گزارش TSEpress به نقل ازهفته نامه بورس در این خصوص علی اسلامی بیدگلی معتقد است از آنجا که این تصمیم به دلیل اینکه معلول یک عامل بیرونی است، دچار اشکال نیست و در شرایط کنونی بازار عرضه اولیه شاید به مصلحت بازار سرمایه نبود، ولی در عین حال سبب شده که برخی از شرکتها که برای عرضه سهامشان برنامه ریزی کرده و به دنبال تامین مالی از بازار بودند، دچار مشکل شوند. هیئت مدیره شرکت مشاور سرمایهگذاری آرمان آتی، در خصوص مسئله توقف عرضههای اولیه تا پایان سال در بازار سرمایه بر این باور است که اگر در گذشته و در بازه زمانی قبل تری این تصمیم اعلام میشد، شرکتهای یاد شده فرصت این را داشتند که عدم تحقق بودجه از این محل را از محلهای دیگر جبران کنند و طبیعی است که در این مقطع فرصت این کار وجود نخواهد داشت. مشروح این گفتوگو را در ادامه دنبال کنید: عرضههای اولیه به دلیل عدم وجود نقدینگی در بازار تا پایان سال متوقف شد، کارشناسان علل متفاوتی را برای این مسئله عنوان کردهاند، نظر شما در این خصوص چیست؟ اتفاقی که امسال در بازار سرمایه ما افتاده، این است که حجم اوراق بدهی عرضه شده در بازار سرمایه نسبت به سالهای گذشته به میزان بسیار قابل توجهی افزایش پیدا کرده که این مسئله ناشی از انتشار اوراق بدهی به منظور تامین مالی دولت و همچنین به منظور تامین مالی نهادهای عمومی و خصوصی است؛ طبیعی است که بازده چشمگیر این دسته از اوراق بدهی در بازار سرمایه سبب شود که میزان استقبال از سهام به میزان قابل توجهی کاهش پیدا کند. ما این روزها در بازار سرمایه شاهد هستیم که سرمایهگذاران میتوانند اوراق بدهی با تضمین دولت در سررسید را با نرخهای بازده ۲۵ درصد سالانه خریداری کنند و طبیعی است که در چنین شرایطی انگیزه سرمایهگذاران برای سرمایهگذاری در سهام بسیار کاهش پیدا میکند. از طرف دیگر در روزهای گذشته به دلیل نیاز دولت به تامین مالی برخی از دستگاههای دولتی نظیر وزارت رفاه، وزارت آموزش و پرورش و وزارت بهداشت بابت مجوزهایی که دریافت کرده بودند، مجددا شاهد عرضه چند میلیارد تومانی اوراق بدهی جدید بودیم. قابل پیشبینی بود که این حجم از اوراق جدید به نوعی رمق بازار را بگیرد و بخش عمدهای از منابع بازار سرمایه به این سمت هدایت شود، بنابراین تصور این است در صورتی که سهام عرضه جدیدی در بازار سرمایه منتشر شود، ما شاهد این خواهیم بود که تقاضای بسیار کمی برای آن وجود خواهد داشت و مجددا بخشی از منابع از بازار سرمایه خارج میشود. در نتیجه به دلیل اینکه معمولا عرضه کنندگان سهام و عرضههای اولیه منابع ناشی از فروش سهام را مجددا به بحث سرمایهگذاری اختصاص نمیدهند، این منابع از بازار سرمایه خارج شده و بازار به دلیل حجم قابل توجه اوراق بدهی و گرایش سهامداران عمده به خروج منابع ناشی از افزایش سرمایه، دچار مشکلات بزرگتری خواهد شد. بنابراین به باور بنده تصمیم صحیحی گرفته شده است، البته با این وجود تخمینی ندارم از اینکه آیا شرکتهای زیادی برای عرضه سهام خود در این مدت آماده شده بودند، با خیر. البته نمیتوان گفت که این کار صحیح است یا خیر، چراکه راهی جز این کار پیش پای سازمان باقی نمانده بود؛ سازمان بورس باید پیش از اینها اقدام به کنترل بازار میکرد تا به وضعیت فعلی دچار نشود. من واقعا فکر میکنم که مسائل این روزهای بازار سرمایه مربوط به مسائل مدیریتی در بازار نیست؛ ما معلول یک علت بزرگ در بازار سرمایه هستیم و آن علت بزرگ هم مشکلات بازار پول و محدودیتهای مالی دولت است. به نظر میرسد که شاید نتوان در این زمینه تقصیر را به گردن مدیران بازار انداخت، چراکه مدیران بازار سرمایه در شرایطی این تصمیم را گرفتند که تصور بود عرضه اولیه به دلیل نیاز قابل توجه منابع مالی بنگاههای بزرگ منجر به خروج منابع از بازار میشود. بنابراین تصور بنده این است که اگر با عرضه کنندگان سهام مذاکرهای انجام و این اطمینان در آنها ایجاد میشد که منابع مالی قرار نیست در کوتاه مدت از بازار خارج شود و اتفاقا ممکن است سرمایهگذاری مجدد هم در بازار شکل گیرد، برعکس شاید بازار از این اتفاق به دلیل اینکه رونق بیشتری ایجاد میشد، استقبال میکرد. آن مسئلهای که نگرانشان میکند این است که منابع ناشی از عرضه اولیه از بازار خارج شود و طبیعی است با توجه به اینکه بازار این روزها به میزان تعادل عرضه و تقاضا یک تعادل متوازنی ندارد و حجم عرضههای بالقوه بسیار بیشتر از تقاضای بالقوه در بازار است، این موضوع به باور بنده به عنوان یک کارشناس شاید قابل دفاع باشد. یکی از روندهای معیوبی که مسبب این اتفاق شده، بحث عدم برنامهریزی و عدم نگاه کلان به بخشهای مختلف اقتصادی است، بنابراین چه راهکاری برای برون رفت از این مسئله میتوان اتخاذ کرد؟ متاسفانه ورود حجم قابل توجه اوراق بدهی در بازار و نیز به دلیل اینکه برنامه ریزی برای تخمین میزان حجم آن هم وجود ندارد، سبب شده که مسئولان بازار سرمایه این روزها با تصمیمات خلق الساعه مواجه باشند؛ وزارت آموزش و پرورش حقوق معلمین را نداده و متاسفانه فشار میآورند که باید این حجم اوراق بدهی منتشر شود، بعد مشاهده میشود که ۳ یا ۴ هزار میلیارد تومان اوراق بدهی در بازار سرمایه وارد شود و همین اتفاق سبب میشود که سرمایهگذاران بازارسرمایه که با نگرش بیشتر فعالیت در حوزه اوراق بدهی یا سهام در بازار حضور دارند، در تحقق اهداف شان موفق نشوند. من فکر می کنم نکتهای که شاید به این اتفاق به منظور درس گرفتن از این شرایط کمک کند، این است که ما نیاز داریم در همه حوزههای اقتصادی یک برنامه ریزی منسجم داشته باشیم و میزان انحراف مان را از اهداف شناسایی کنیم. به باور بنده نکتهای که میشود از آن درس و نتیجه گرفت این است که ما باید کمک کنیم در سالهای آتی یک برنامه ریزی منسجمتری برای حوزههای مالی و اقتصادی کشور وجود داشته باشد تا قادر باشیم که میزان انحراف آنچه که محقق و پیش بینی شده است را به اندازه قابل توجهی کاهش بدهیم. ما الان در تمام حوزهها دارای یک انحراف معناداری هستیم؛ به عنوان مثال بودجهای برای یک واحد دولتی مشخص میشود، یا برای آن واحد اوراقی منتشر میشود، بعد این اعداد به میزان قابل توجهی با آن چیزی که در بودجه پیش بینی میشود، اختلاف و انحراف دارد. برای یک دستگاه دولتی منابعی برای پرداخت تعیین میشود و بعد تخصیص آنها با انحراف قابل توجهی مواجه میشود. تصمیم ناگهانی سازمان بورس چه عواقبی برای بازار و ناشران دارد؟ در حوزه بازار سرمایه هم به نظر میرسد باید یک نظام برنامهای مشخصی داشته باشیم و تصمیماتی که شرکتها بتوانند براساس آن برنامه ریزی بلندمدت کنند، داشته باشیم. بدیهی است این نکتهای که شما اشاره کردید نکته با اهمیتی است هر چند این تصمیم را به دلیل اینکه معلول یک عامل بیرونی است، دچار اشکال نمیدانم و معتقدم در شرایط کنونی بازار عرضه اولیه شاید به مصلحت بازار سرمایه نبود، ولی در عین حال سبب شده که برخی از شرکتها که برای عرضه سهامشان برنامه ریزی کرده و به دنبال تامین مالی از بازار بودند، دچار مشکل شوند. این مسئله درحالی است که اگر در گذشته و در بازه زمانی قبل تری این تصمیم اعلام میشد، شرکتهای یاد شده فرصت داشتند که عدم تحقق بودجه از این محل را از محلهای دیگر جبران کنند و طبیعی است که در این مقطع فرصت این کار وجود نخواهد داشت.