رئیس اتاق بازرگانی ایران، بخش خصوصی را مستمری بگیر دولت میداند و میگوید: اگرچه شکستن تابوی اقتصاد دولتی، جرات، شهامت و جسارت میخواهد اما اگر سریع عمل کنیم، ۲۰ سال دیگر به توسعه میرسیم.
ما فقط و فقط در این شرایط باید فریادمان از نظام و حاکمیت این باشد که امکان ظرفیت و فضای مناسب توسعه که ظرفیت کسب و کار را برای بخش خصوصی فراهم کند، ایجاد نکند. به هیچ وجه نباید اجازه دهیم که دولت بزرگ شود و به دنبال ایجاد شرکتهای دولتی و سرمایه گذاری و مشارکت در اقتصاد باشد.
باید به دولت بگوییم که با همه وزرا و ظرفیتهای خود، همه توان را بگذارد تا قوانین مزاحم و مشکلات پیش روی سرمایه گذاری و فضای کسب و کار و ارتباطات بین المللی را که لازمه کار اقتصادی فراهم کند، ضمن اینکه دولت باید اتمسفر لازم برای کسب و کار را فراهم کند و ما به عنوان بخش خصوصی به میدان بیاییم و از تجربه کشورهایی که گام در راه خصوصی سازی برداشته اند، استفاده کنیم. این کشورها پیشرفت هم کرده اند و خود را با توسعه بخش خصوصی ساختهاند، پس ما نیز باید در همین راه، گام برداریم.
این اتفاق هیچگاه در طول ۸۰ سال گذشته رخ نداده و برای ایران مهیا نبوده است. گاهی دست خدا را پشت قضیه میبینیم. همزمان با این موضوع هم که قیمت نفت به کف رسیده و دولت را در استیصال گذاشته است، مسائل هسته ای کشور حل شده و راه ارتباطات بین المللی را باز کرده است، ضمن اینکه در منطقهای که ایران واقع شده، آشوب است و تنها کشور امن و باثبات، ایران است.
بنابراین فضایی ایجاد شده است که شرق، غرب، شمال و جنوب ایران درگیر جنگ است و به تازگی برای یکی از رقبای ایران در منطقه یعنی ترکیه نیز چالشهایی با روسیه بهوجود آمده است، همچنین پاکستان، افغانستان، کشورهای عربی از جمله عربستان و بحرین نیز گرفتار جنگ هستند و در شمال نیز ابرقدرت روسیه، مشکلات جدی با دنیا، ترکیه و اوکراین دارد.
ما الان فرصتی را پیش رو داریم که باید از آن استفاده کرده و اقتصاد خود را توسعه و بازارهای اطراف را پوشش دهیم. در این شرایط، راه ارتباط ما با دنیا باز شده است. از سوی دیگر، قیمت نفت ارزان شده و دولت نمیتواند در مشارکت با خارجیها سرمایه گذاری کند، بنابراین، اتفاقات مذکور، ما را به سمتی هدایت می کند که باید از این فضا استفاده کنیم. دغدغه من این است که مبادا بخش خصوصی ایران دوباره بنشیند و از این فرصت استفاده نکند و پس بار دیگر، دست ما پیش دولت دراز باشد. همه فعالان اقتصادی باید بدانند که دولت مسئول توسعه ایران نیست و امروز، دولت نمیتواند توسعه را برای کشور رقم بزند. امروز بخش خصوص باید آستینها را بالا زده و از بخش خصوصی بخواهد و با ارتباطات و همت توسعه ایران را رقم زند.
* با تمام مجموعه شرایطی که گفتید، بخش خصوصی خیلی سیگنال مثبتی نمی بیند. شاید به دلیل عدم اطمینان به سیاستهای دولتی باشد که طی چندسال اخیر تجربه کرده است.
- به نظرم تعلل بخش خصوصی برای ورود به توسعه اقتصاد ایران سه دلیل دارد؛ اول این است که بخش خصوصی به دولت اطمینان ندارد و البته حق هم دارد، چراکه در تمام سالهای گذشته، دولت ابتدا چراغ سبز نشان داده و پس از این که اوضاع بهتر شد، دوبار بخش خصوصی را فراموش کرده و باز هم بخش خصوصی، مانده و شرایطی که روی آن حساب کرده بود.
دلیل دوم این است که بخش خصوصی ایران پرورانده نشده است و شرکتهای آماده پذیرش کارهای بزرگ در اقتصاد نداریم. فضایی که امروز در ۵۰ سال اخیر در کشور داریم، بخش خصوصیای را پرورانده است که متکی به دولت بوده و به نوعی مستمریبگیر از دولت بوده و همه چیز را باید دیگران برای او فراهم کنند.
در واقع بخش خصوصی ایران، خود را مستقل از دولت نکرده است. قالبی که ما امروز در اقتصاد کشور داریم، قالب انجام کارهای بزرگ اقتصادی به دست بخش خصوصی نیست. بخش خصوصی ما با نگرانی، دغدغه، عدم خوشبینی و بدبینی به این قالب نگاه میکند. اقتصاد ما درست مانند شرایطی است که تا به امروز ما یک لیوان و فنجان داشته ایم که هر روز، هر دولتی در آن، مایعی متفاوت از دولت قبل ریخته است اما ظرف، همان ظرف است اما باید گفت که این ظرف، امکان توسعه ایران را فراهم نمیکند؛ پس باید ظرف عوض شود. آن را باید شکست و ظرفی دیگر شکل داد اما شکستن آن، جرات، شهامت و جسارت میخواهد که این را نه در بخش خصوصی امروز میبینم و در دیگر بخشها.
از سوی دیگر مسئولان کشور ناچار هستند که این راه را ادامه ندهند. از طرفی دولت میدانند که نمیتوانند با این قالب ادامه دهد. بخشخصوصی ما هنوز خود را مسئول نمیداند و به نوعی از خود سلب مسئولیت می کند. در واقع اعتقاد بخش خصوصی این است که هر کسی که در سالهای درآمد سرشار نفتی، منابع را برداشته و استفاده کرده، اکنون هم کشور را اداره کند.
برخی میگویند چطور در زمانی که میلیاردها دلار پول در کشور بوده، خبری از توجه به بخش خصوصی نبوده است، پس امروز هم نباید به صحنه بیاید در حالی که امروز روزی است که به ما میدان داده اند.
واقعا در سالهای گذشته، بخش خصوصی میدان نداشته است. در دوران گذشته، اصلا خود دولت اجازه نداده که بخش خصوصی شکل گیرد، در عین حال رقیب اصلی ما دولت بوه است و هر کسی که آمده تولید کند، دولت رفاهیاتی ایجاد کرده و امکاناتی با پول نفت به برخی داده است که تولید صرفه نداشته باشد.
ایران جز معدود کشورهایی است که در آن، کسی که پول خود را در بانک گذاشته و سپرده کرده و سود آن را گرفته، نه گرفتار مالیات و دارایی شده و نه ضرر کرده است بلکه دهها برابر از کسی که خود را برای رونق تولید این کشور به آب و آتش زده، جلوتر است؛ این نتیجه پولهای نفتی است که مردم را رفاه طلب و عافیت طلب کرده و از سمت تولید رویگردان کرده است. امروز مردمی که به سمت و سوی تولید در این سالهای سخت رفته اند، مشاهده می کنند آنهایی که در سایه نشسته اند و خوردند و برده اند، اوضاع بهتری دارند، سختشان می آید که مسئولیت بگیرند. این مشکل اساسی ما است.
* با توجه به شرایط موجود فکر می کنید که اقتصاد ایران در ماههای آتی و نیمه سال ۹۵ چه وضعیتی دارد و آیا رکورد تشدید میشود؟
- پاسخ به این سئوال دو بحث است. من امروز دغدغه دارم و فریاد میکشم و برای این مسیر با سرعت و دقت وقت میگذارم. اتاق بازرگانی امروز برای ورود تمامی هیاتهای تجاری خارجی وقت میگذارد و دقت دارد که کار درست انجام شود؛ در واقع ما مرتب سعی میکنیم که پای سرمایهگذاران را به ایران باز کرده و ارتباط شرکتها را به سرمایهگذاران خارجی برقرار کنیم.
اکنون این ظرفیت را برای بخش خصوصی بوجود آوردهایم که از این لختی و سنگینی و بی برنامهگی بیرون آید و فضای توسعهای را به دست گیرد. این یک ایده و آرمان برای اتاق است و من از روز اولی که اتاق را تحویل گرفتم، هدف توسعه بخش خصوصی را دنبال کردم و فکر هم میکنم که امروز بهترین فرصت برای بخش خصوصی است اما شما یک بحث کوتاه مدت هم دارید و آن آینده کوتاه مدت اقتصاد ایران است.
اگر همه کارها را به موقع انجام دهیم، حداقل ۱۵ تا ۲۰ سال آینده، نتیجه آن را میبینیم. پروسه شکوفا کردن اقتصاد ایران یک پروسه ۱۵ تا ۲۰ ساله است و یک ساله و شش ماهه نیست. اگر خیلی سریع عمل کنیم ۱۵ تا ۲۰ سال طول میکشد. مالزی، ترکیه و کره حداقل دو دهه را در این جریان کار کرده و پیش رفتهاند. بنابراین تا اقتصاد ایران در ریل قرار گیرد، زمان لازم دارد.
ترکیه در ۱۹۹۰ شروع کرد و ۱۵ سال بعد به نتیجه رسید. کره نیز این طور است و مجارستان استارت رفتن به سمت توسعه بخش خصوصی را ۱۹۸۹ زده و ۲۱ سال بعد رسیده است. این یک کار درازمدت است و باید کلید آن را زد. باید مسیر را باز کرد و راه را طوری رفت که نتوان برگشت.
در عین حال، حداقلهایی که در ماههای آتی داریم، چند چیز است؛ بعد از اینکه برجام اجرایی شود، بخشی از پولهای بلوکه شده ایران آزاد میشود و مشکلات مالی دولت تاحدودی حل خواهد شد؛ یعنی بخش از این گرفتاری، بی پولی و رکودی که در اثر عدم پرداختهای دولت به طلبکارانش ایجاد شده، حل میشود.
اجرایی شدن برجام باعث می شود که امکان صادرات و واردات به قبل تحریم برگردد و در صادرات، واردات و گشایش ال سی و ارتباطات با دنیا حرکتهای خوبی صورت گیرد که مجموعه این عوامل، ایران را از موقعیت فعلی و رکود را خارج می کند. امکان فاینانس و منابع خارجی فراهم می شود.
وقتی که در تحریم قرار گرفتیم، بخش خصوصی ۱۰۰ میلیارد دلار به دنیا بدهکار بود که در این مدت صاف شد، چراکه امکان نداشت وام جدید بگیرد یا کار جدید صورت دهد. الان برمی گردد و همین پول، پشتوانه بخش خصوصی میشود و پولهای خارجی می آید و کار در روال قبلی قرار می گیرد، بنابراین در شش ماه آتی وضعیت بهتر می شود و به سمت و سوی روشن تری در اقتصاد حرکت خواهیم کرد ولی این سمت و سویی که من می گویم، جدای از این است و ما باید از این امکان به عنوان بخش خصوصی استفاده کنیم.